یک آدم خوشحال

چون دوست دارم در زندگی خوشحال باشم...

یک آدم خوشحال

چون دوست دارم در زندگی خوشحال باشم...

از سال ۸۷ یعنی از نوجوانی توی بلاگفا وبلاگ می‌نوشتم و می‌نویسم
رفیق خیلی عزیزی به لهجه اصفهانی پرسید
بیای بیان چی اَزِد کم می‌شِد
و من در پاسخ آمدم بیان.
به این امید که حرف‌هایم اینجا مصداق آن فراز مداحی حاج مهدی رسولی باشد:
«دوست دارم هرجا میرم از تو صحبت بکنم»

در وصف اویی که «یک گوشه چشمش غم عالَم ببرد»

دوشنبه, ۲۱ خرداد ۱۴۰۳، ۰۱:۲۶ ب.ظ

 

این مطلب را شب نیمه‌شعبان سه سال پیش توی اینستاگرام گذاشتم. اینجا هم می‌گذارمش شاید از این راه کسی به او متصل شد.

 

قصدی برای نوشتن نداشتم. ترسیدم تعبیر به ریاکاری یا جَوگیری بشود. پست مناسبتی هم خوشم نمی‌آید بنویسم اما:‌

بیشتر از دو سال پیش صحبتی خوانده بودم از آیت‌الله قرهی. گفته بودند شبی چندجمله هم که شده با امام‌زمان‌تان حرف بزنید. به سال نکشیده اثرش را می‌بینید. بعد در ادامه ذکر کرده بودند که ما این را جای دیگری گفتیم و جوانی آمد تذکر داد که یک سال طول بکشد؟! به ماه نکشیده می‌بینید که اثر دارد.‌

همان‌وقت‌ها بود که با یکی دو تا از دوستان‌مان قرار گذاشتیم به انجامش. به جای شفاهی گفتن، برای امام‌زمان می‌نوشتیم. از مشکلات، خاطرات، غم‌ها و شادی‌ها. درد دل، درخواست، تشکر، قربان‌صدقه رفتن.‌بارها رهایش کردیم و دوباره از سر گرفتیمش. یک روز می‌نوشتیم و ده روز نه. دوباره به اضطرار می‌رسیدیم یاد امام‌مان می‌افتادیم و رجوع می‌کردیم به این نوشتن‌ها و نوشته‌ها.‌‌

نتیجه همین نوشتن‌های نصفه‌نیمه و پر از اهمال‌کاری و تنبلی و رها کردن؟‌ نتیجه‌اش یک کلمه بود: معجزه. ما در عصری که دیگر پیامبری نمی‌آید و وحی‌ای نازل نمی‌شود و معجزه‌ای رخ نمی‌دهد، معجزه دیدیم. نه یک‌بار، که به ازای هر درد دل، هر درخواست، هر تشکر.

وقتی که با این کار مانوس شدیم، دیدیم هیچ مشکل حل‌نشدنی نیست، هیچ بن‌بستی نیست، هیچ درخواستی بی‌جواب باقی نمی‌ماند.ما یقین کردیم که رها نشده‌ایم و امام حاضری هست که مِهر و قدرت بی‌پایان دارد.‌

گفتم که قصد نداشتم بنویسم. ترسیدم فکر کنید اغراق است یا ریا. پس چرا نوشتم؟ چون امشب بعد از یک ماه هیچ ننوشتن، دوباره با او درد دل مضطرانه‌ای کردم و به ساعت نکشیده جواب غافلگیرانه‌ای گرفتم. ‌‌من برای او هیچ‌کاری بلد نیستم بکنم. فقط می‌توانستم این راز را با شما درمیان بگذارم. شاید گره‌ای از کار شما هم باز کند.

 

 

  • ن ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌

نظرات (۳)

امتحانش می کنم

ممنون

پاسخ:
یاد این آهنگ هلالی افتادم:

با پدر مادرم آقا اومدم دورت بگردم!
مدرسه پیش رفیقام خیلی تعریفتو کردم
من یه دوستی دارم…
دلش میخواد با دوست من دوست بشه!
دوست داره با خونواده ی تو مانوس بشه

:)
  • شاگرد خیاط
  • خوبه واسش یک سر فصلی توی وبلاگم باز کنم

    ممنونم

    پاسخ:
    من یه کانال خصوصی توی بله دارم که نامه‌هام رو اونجا می‌نویسم
    اگر هم جای دیگه مثل وبلاگ و اینها بنویسم اونجا هم کپی میکنم که یک جا همه رو داشته باشم
  • شاگرد خیاط
  • منم دارم .کلا ایده ات خیلی منو ساخت

    پاسخ:
    الان ایمیلتون رو دیدم
    این کارا به اون newmast هم خیلی میاد:)))
    امیدوارم هرروز از نو مست بشین
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی